راوی: جناب آقای شعبانعلی قربانی همرزم شهید

به اینجانب افتخاری نصیب گردید که در سال 1366 به عنوان بسیجی حدود 3 ماه در کنار شهید طلبه آقای یوسف رائیجی بودم چند نکته از ایشان در ذهن بنده می‌باشد که به شرح ذیل می‌باشد:

ایشان همیشه چهره‌ای خندان و شاد داشت و ما نیز او را با همین خصوصیت می‌شناختیم و با روحیه بالایی که داشت بسیجیان رزمنده نیز از ایشان روحیه و انرژی می‌گرفتند. در یکی از مقرهای نزدیک شهر سقز منطقه کردستان تیپ 12 قائم(عج) مستقر بودیم شاهد بودم به دلیل اینکه از نظر محل اسکان در مضیقه بودیم شهید یوسف، شهید هاشمی، آقای شاکری، آقا باقر با محوریت شهید یوسف روی برفها بیرون از ساختمان داخل حیاط بهمن ماه کردستان شب تا صبح با وسایل ابتدایی مثل پتو می‌خوابیدند.

مورد دیگری که از شهید مشاهده کردم داخل خاک عراق منطقه ماووت که منطقه‌ای کوهستانی هم بود محلی که گردان قمربنی‌هاشم مستقر بود امکانات مناسبی نداشتیم شهید یوسف گودالهایی که از آب برف و باران پر می‌شد با آب داخل آنها استحمام می‌کردند و باعث تعجب همه رزمنده‌ها می‌شد.

با توجه به اینکه اینجانب با شهید بزرگوار در محل‌های استقرار داخل چادر با ایشان نبودم چند مورد ذکر شده را بیرون از چادر داخل محوطه مشاهده کردم.

اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم